امروز که نزدیک به 55 سال از حیات روابط عمومی در ایران میگذرد، همچنان در پیچ و خم مشکلات دهههای گذشته گرفتار است و هنوز وظایف واقعی روابط عمومیها در سازمان تبیین نشده و در هالهای از ابهام قرار دارد. عدم اقتدار روابط عمومی مهمترین چالش موجود روابط عمومیها در شرایط فعلی است که باید در جهت رفع آن هرچه زودتر چارهای اندیشیده شود.
به گزارش سرویس نگاهی به وبلاگهای خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در وبلاگی به نشانی http://firoozehaskari.blogfa.com آمده است: روابط عمومی در ایران دولتی و ابزار دست مدیران است، وظایف نوشته و نانوشته بسیاری دارد، کمبود نیروی انسانی متخصص و مجرب و کارشناس در آن مشهود است. جایگاه و مدیریتش در سازمان و دستگاه دائم در حال تغییر، نوسان و لغزش است و فریادرسی ندارد، حتی در شرکتهای خصوصی این روند چالشی بیشتر نمود دارد و از مدیران ارشد گرفته تا مدیران میانی و اجرایی و کارکنان ارزش کافی حتی برای وجود روابط عمومیها هم قائل نیستند. بخشهای دیگر اعم از اداری و بازرگانی و...در برنامههایی که مربوط به روابط عمومیست با صراحت دخالت میکنند و این یکی از ضعفهای مدیریتی است.
اکثر متخصصان در حوزه روابط عمومی اعتقاد دارند: نبود الگوی جامع مدیریتی، عدم اختیارات لازم در روابط عمومی، عدم توجه به شایسته سالاری، نبود ساختار تشکیلاتی، عدم توجه به خلاقیت و عدم ارتباط صمیمانه روابط عمومیها با رسانهها را مهمترین موانع و چالشهای پیش رو روابط عمومیها هستند که باعث عدم توسعه و تحول نهاد روابط عمومی در کشور شده است.
متاسفانه اکثر مدیران و کارشناسان روابط عمومی در کشور ما غیرمتخصص هستند. ضعف آموزش روابط عمومی در ایران از مهمترین چالشهای موجود در این عرصه است. چون اولا آموزشی که در این زمینه داریم بر آموزش تئوری بیشتر از آموزش کاربردی تاکید دارد. آموزشهای تخصصی بسیار کم و از طرف دیگر اساتید این حوزه نیز نسبت به نیاز جامعه ناچیز است.
شرح دروس در این حوزه متناسب با جامعه فعلی ما نیست، بیتوجهی به امر آموزش و تحقیق، افکار عمومی و سطح انتظارات مردم و آفرینندگی، نارساییهای روابط عمومی کشور را دوچندان ساخته است. بررسی عملکرد و کارکرد روابط عمومی در دورههای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون موید این نکته است که مهمترین وظیفه روابط عمومی کمافیسابق نشر مطالب و آگهیهای خبری، انجام امور مربوط به تبلیغات یک سویه به سود منافع استراتژیک سازمان بوده است.
به هر حال به نظر میرسد هنوز در ایران حمایت شایسته از روابط عمومی در سازمانها به عمل نمیآید و از همه مهمتر وضعیت دانشگاهی و فقر آموزشی در این رشته و فن و هنر بیش از همه علل عقب افتادگی و ناکارایی آن را در مجموعه نظام اداری و فرهنگسازی باعث شده است.